راه سعادت مسیری به سوی موفقیت و خوشبختی
دسته‌ها
مقالات

هشت گام برای مکالمه و صحبت کرن صحیح

برخی از افراد آن‌قدر جذاب صحبت می‌کنند که محال است از نشستن پای صحبت‌هایشان خسته شوید.

احتمالا شما هم دل‌تان می‌خواهد بتوانید مثل این افراد، طوری صحبت کنید که دیگران شیفته‌ی صحبت‌ کردن‌تان شوند. حتما می‌پرسید چگونه جذاب صحبت کنیم تا شنونده متقاعد شود پای صحبت‌هایمان بنشیند.

جالب است بدانید خیلی از افرادی که جذاب صحبت می‌کنند، بخش قابل توجهی از این جذابیت را مدیون صدایشان هستند.

به عبارت دیگر، این افراد توانسته‌اند با آموزش دادن صدایشان، مخاطب‌ جذب کنند. هر کسی می‌تواند با رعایت نکات و انجام تمریناتی که در ادامه اشاره خواهیم کرد، صدایش را در مدتی نسبتا کوتاه، دلپذیرتر از آنچه که هست، تبدیل کند. پس با ما همراه باشید تا با عادات و تمرینات درست صحبت کردن بیشتر آشنا شوید.

۱. رسا صحبت کنید

نه خیلی آهسته و نه خیلی بلند صحبت کنید. حجم صدایتان باید به اندازه‌ای باشد که به راحتی شنیده شود، اما گوش را از بلندی زیاد آزار ندهد. اگر مِن‌مِن کنید یا اینکه صدایتان فقط در حد پِچ‌پِچ به گوش برسد،حضورتان در گفت‌وگو نادیده گرفته خواهد شد و چه بسا دیگران مدام وسط صحبت‌تان بپرند و رشته‌ی کلام‌تان را قطع کنند.

منظور این نیست که داد بزنید، بلکه فقط سعی کنید بلندی صدایتان را متناسب با موقعیت تغییر بدهید. مثلا اگر مقابل جمعیتی صحبت می‌کنید که تعدادشان زیاد است، باید بلندتر صحبت کنید تا صدایتان به گوش همه برسد. اما در شرایط عادی و مکالمات روزمره لازم نیست خیلی بلند صحبت کنید؛ چرا که ممکن است با بلند صحبت کردن نابه‌جا، روی مخاطب‌تان تأثیر منفی بگذارید.

۲. شمرده صحبت کنید

تندتند صحبت کردن عادت ناپسندی است که موجب می‌شود دیگران نتوانند پا‌ به‌ پای صحبت‌هایتان پیش بیایند و منظورتان را متوجه شوند. در مورد افرادی که خیلی تند صحبت می‌کنند، احتمال زیادتری وجود دارد که مخاطب از یک جایی به بعد دیگر به ادامه‌ی صحبت‌هایشان گوش ندهد. پس کمی آهسته‌تر کلمات را ادا کنید و بین جملات‌تان یک مکث کوتاه داشته باشید.

اما این مکث‌ها نباید زیادی طولانی شوند تا مبادا مخاطب‌ فکر کند که کلمات را گم کرده‌اید و در حال سرهم کردن جمله‌ی بعدی هستید. مکث‌های کوتاه به گوینده فرصت می‌دهند تا روی تکه‌هایی از کلام خود تأکید بگذارد و همچنین نفسی تازه کند. اما حواس‌تان باشد از آن طرف بوم نیفتید! خیلی آهسته صحبت کردن هم عادت پسندیده‌ای نیست.

اگر بیش از حد آهسته صحبت کنید، به گوش مخاطب‌تان یکنواخت و خسته‌کننده خواهید آمد، طوری که احتمال دارد طرف مقابل حوصله‌اش سر برود و دیگر به ادامه‌ی صحبت‌تان گوش نکند.

سرعت ایده‌آل صحبت کردن چیزی بین ۱۲۰ تا ۱۶۰ کلمه در دقیقه است. اما توصیه می‌شود در سخنرانی‌ها با سرعت متغیر صحبت کنید، یعنی صحبت خود را در هنگام تأکید با سرعت پایین‌تر و برای ایجاد هیجان با سرعت بالاتری پیش ببرید. در مجموع اگر بتوانید با سرعت مناسب و مکث‌های سنجیده صحبت کنید، حس کنجکاوی مخاطب را تحریک خواهید کرد تا حواس‌جمع پای ادامه‌ی صحبت‌هایتان بنشیند.

۳. واضح صحبت کنید

برای اینکه طرز صحبت کردن‌تان جذاب‌تر‌ به نظر برسد، حتما کلمات را واضح ادا کنید. باید در تلفظ کامل و صحیح تمام کلماتی که بر زبان‌تان جاری می‌شوند، دقت کافی داشته باشید. برای جلوگیری از نوک زبانی تلفظ کردن کلمات باید دهان خود را هنگام صحبت به اندازه‌ی کافی باز و لب‌ها را شل کنید و همچنین اجازه بدهید که زبان و دندان‌ها در وضعیت مناسب قرار بگیرند. گلو نیز باید باز و آزاد باشد تا بتوانید کلمات را با صدای رسا ادا کنید. شاید اولش برای‌تان سخت باشد تمام کلمات را کامل و صحیح تلفظ کنید، اما مطمئن باشید تلفظ واضح کلمات بعد از مدتی تمرین برای‌تان طبیعی خواهد شد.

۴. نفس عمیق بکشید

تنفس عمیق یکی از مهم‌ترین مهارت‌های جذابیت صدا به شمار می‌رود. اغلب مردم هنگام صحبت کردن تند و کم‌عمق نفس می‌کشند و به همین علت صدایشان تودماغی و غیرعادی شنیده می‌شود. البته گاهی نفس کشیدن غلط به علت استرس است که موجب می‌شود صدا جیغ‌جیغی و گوش‌آزار شنیده شود و فرد نتواند با اعتماد به نفس جلوه کند. متأسفانه در چنین مواقعی هرچه بیشتر دست‌و‌پا بزنید که خوش‌آهنگ صحبت کنید بدتر خواهد شد، مگر اینکه به جای قفسه‌ی سینه از دیافراگم نفس بکشید.

برای تمرین با پنج شماره یک نفس عمیق بکشید، طوری که شکم‌تان از هوا پر شود و سپس با پنج شماره هوای فرو داده شده را خارج کنید. می‌توانید یک دست‌تان را روی شکم‌ خود درست زیر آخرین دنده بگذارید و نفس بکشید؛ اگر شانه‌هایتان همزمان با دم و بازدم به بالا و پایین حرکت کردند و نیز توانستید انبساط شکم‌تان را حس کنید، یعنی درست نفس می‌کشید. طرز صحیح نفس کشیدن را به همین ترتیب تمرین کنید و بعد از اینکه خوب مسلط شدید، هنگام صحبت کردن نیز همین‌طور نفس بکشید.

و اما دو نکته:

یادتان باشد وقتی در حالت نشسته یا حتی ایستاده صحبت می‌کنید، پشت‌تان صاف باشد و قوز نکنید. سرتان را بالا و شانه‌هایتان را به سمت عقب بگیرید تا راحت‌تر بتوانید نفس عمیق بکشید و صدای جذاب‌تری پیدا کنید. صاف نشستن و بدون قوز ایستادن به افزایش اعتمادبه‌نفس نیز کمک می‌کند.

دم و بازدم خود را طوری تنظیم کنید که در پایان جملات دم بگیرید و با مکث کوتاهی که ایجاد می‌شود به مخاطب‌تان فرصت بدهید تا محتوای کلام‌تان را هضم کند. البته اگر نفس عمیق بکشید، دیگر مجبور به نفس‌گیری مداوم بین جملات نخواهید بود و می‌توانید بی‌درنگ به جمله‌ی بعدی بروید.

۵. آب کافی بنوشید

سیراب بودن بدن به افزایش کیفیت صدا کمک می‌کند. اگر خودتان را در طول روز به جای آب فقط به نوشیدنی‌هایی مانند قهوه، نوشابه و امثال اینها ببندید، از رطوبت مورد نیاز تارهای صوتی‌ کاسته خواهد شد و در نتیجه جذابیت صدایتان پایین می‌آید. تارهای صوتی باید انعطاف‌پذیر باقی بمانند تا بتوانند سریعا ارتعاش کنند. میانگین ارتعاش تارهای صوتی در زنان ۲۰۰ بار در ثانیه و در مردان ۱۲۰ بار در ثانیه است.

۶. با گام کنترل‌شده صحبت کنید

گام صدا (نوسانات صدا به لحاظ کوتاهی و بلندی) تأثیر بسزایی در جذابیت‌ صحبت کردن دارد. اگر روی گام صدای خود کنترل نداشته باشید و با گام لرزان صحبت کنید، مخاطب‌ احساس خواهد کرد که دست‌پاچه هستید و هول کرده‌اید.

اما اگر بتوانید بر گام صدای خود مسلط شوید، شنونده از گوش دادن به کلام‌تان احساس آرامش خواهد گرفت و ترغیب می‌شود پای ادامه‌ی صحبت‌تان بنشیند. نباید در تمام مدت با گام یکنواخت صحبت کنید، بلکه گام متغیر اما کنترل‌شده تأثیرگذارتر است. مثلا می‌توانید برای تأکیدگذاری روی برخی کلمات گام صدای خود را بالاتر ببرید تا توجه مخاطب جلب شود.

۷. صاف بنشینید و بایستید

همان‌طور که در مورد چهارم نیز اشاره شد، طرز نشستن یا ایستادن روی کیفیت صدا تأثیر می‌گذارد. صاف و بدون قوز بنشینید و بایستید تا بتوانید درست نفس بکشید و کلمات را با صدای رسا تلفظ کنید.

در مورد وضعیت سر نیز اگر چانه را بالا بگیرید و سر را اندکی کج کنید، از رزونانس صدا کاسته می‌شود و بیان واضح‌تری خواهید داشت. همچنین یادتان باشد اگر شانه‌ها را منقبض کرده و به گوش خود نزدیک کنید، بخش قابل ملاحظه‌ای از قدرت بالقوه‌ی صدایتان را از دست خواهید داد.

۸. پرحرارت صحبت کنید

برای اینکه بتوانید پرحرارت و انگیزشی صحبت کنید، باید شخصیت، محتوای کلام و نیت‌تان از پیامی که به مخاطب می‌رسانید همگی در یک راستا باشند. شخصیت یعنی خودِ خودتان با همه‌ی افکار و تجاربی که موجب تمایزهای فردی می‌شوند و به شرایط منحصربه‌فرد زندگی افراد بستگی دارند. محتوای کلام هم که معلوم است، یعنی همان موضوع صحبت، پیامی که در قالب کلمات به مخاطب‌‌تان ارائه می‌دهید.

نیت نیز به هدفی گفته می‌شود که انتظار دارید در نتیجه‌ی صحبت‌هایتان کسب کنید. وقتی این سه، شخصیت و محتوای کلام و نیت، بر یکدیگر منطبق باشند، صدایتان سرشار از شور و حرارتی خواهد شد که مخاطب را میخکوب می‌کند. افرادی که این‌گونه صحبت می‌کنند، کلام‌شان معتبر و راستین به نظر می‌‌رسد، در حالی که مثلا اگر نیت‌تان نامشخص یا در تضاد با پیامی که منتقل می‌کنید باشد، از قدرت صدایتان کاسته خواهد شد و در نهایت بی‌مخاطب می‌مانید!

 

تمرینات درست صحبت کردن

۱. تمرینات آوازی انجام دهید

برای اینکه بتوانید در حالت طبیعی با صدای جذاب‌تری‌ صحبت کنید، باید کمی تمرینات آوازی انجام دهید. مثلا می‌توانید مقابل آینه بایستید، دهان‌تان را شل کنید و تارهای صوتی‌ خود را به حالت استراحت دربیاورید.

برای اینکه تارهای صوتی‌تان استراحت کنند یک خمیازه‌ی کشدار بکشید، فک‌تان را به چپ و راست تکان دهید یا مثلا آهنگی را که بلد هستید پیش خودتان زمزمه کنید. حتی می‌توانید ماهیچه‌های گلویتان را به آرامی با انگشت ماساژ بدهید.

همچنین سعی کنید ظرفیت و حجم تنفسی‌ خود را بالا ببرید. باید تمام هوایی را که به داخل ریه‌ها فرو می‌دهید، در هنگام بازدم کاملا از ریه‌ها خارج کنید. سپس یک نفس عمیق بکشید و قبل از بازدم ۱۵ ثانیه نفس‌تان را نگه دارید. دیگر اینکه روی گام صدای خود کار کنید.

برای تمرین، صدایی مثل صدای «اَ» را ابتدا با گام معمولی به شکل آواز بخوانید و به تدریج گام صدایتان را پایین بیاورید. حتی توصیه می‌شود عبارات دارای تلفظ دشوار را با خودتان تکرار کنید. مثلا چند بار پشت سر هم بگویید: «چه ژست زشتی!»

 

۲. با صدای بلند تمرین کنید

برای اینکه یاد بگیرید روی تلفظ، سرعت و بلندی صدای خود کنترل داشته باشید، باید با صدای بلند تمرین کنید. متنی از یک کتاب یا مجله را در دست بگیرید و با صدای بلند بخوانید. حتی می‌توانید همین تمرین را با متن یک سخنرانی معروف نیز انجام دهید.

یادتان باشد در زمان تمرین صاف بایستید، نفس عمیق بکشید و هنگام خواندن متن دهان‌تان را به اندازه‌ی کافی باز کنید. اگر با تمرین کردن جلوی آینه حس و حال بهتری می‌گیرید، حتما مقابل آینه تمرین کنید.

این‌ تمرین را به قدری تکرار کنید تا از شنیدن صدای خودتان احساس رضایت داشته باشید. بعد از اینکه به جنبه‌های مختلف صدای خود مسلط شدید، مهارت‌هایی را که یاد گرفته‌اید در مکالمات روزمره‌ به کار ببندید.

 

۳. صدایتان را ضبط کنید

خیلی‌ها خوش‌شان نمی‌آید به صدای خودشان گوش کنند، اما توصیه می‌شود صدایتان را ضبط کنید و به صدای خودتان گوش دهید. با این کار می‌توانید به ایرادهایی که شاید در حالت عادی قابل تشخیص نباشند پی ببرید.

تلفظ‌های غلط، سرعت نامناسب هنگام صحبت کردن و اشکالات گام با این روش قابل تشخیص خواهند بود. اتفاقا این روزها که اغلب تلفن‌های همراه از قابلیت ضبط صدا برخوردار هستند، با زحمت کمتری می‌توانید به این تمرین بپردازید.

حتی بد نیست حین تمرین از خودتان فیلم هم بگیرید تا بتوانید حالت بدن، تماس چشمی و حرکات لب‌هایتان را نیز زیر نظر بگیرید.

 

۴. از یک مربی صدا کمک بگیرید

اگر قصد دارید به طور جدی روی صدای خود کار کنید، توصیه می‌شود از یک مربی صدا کمک بگیرید. مربی صدا می‌تواند اشکالات صدایتان را تشخیص دهد و کمک‌ کند این اشکالات را برطرف سازید. اگر لهجه‌ی محلی یا خیلی محاوره‌ای دارید، مربی صدا کمک‌تان خواهد کرد بدون لهجه یا با لهجه‌ی کمتری صحبت کنید .

به ویژه اگر به علت داشتن لهجه در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارید، تمرین با یک مربی صدا ضروری است.

اما اگر احساس می‌کنید نیازی به تمرین با مربی صدا ندارید، پس حداقل مقابل یکی از اعضای خانواده یا دوستان‌تان تمرین کنید. یادتان باشد باید مقابل کسی تمرین کنید که خودش از فن بیان بالایی برخوردار باشد و بتواند روان و فصیح صحبت کند.

این قبیل افراد می‌توانند اشکالات‌تان را هنگام صحبت کردن تشخیص دهند و در جهت رفع اشکالات راهنمایی‌تان کنند. با تمرین کردن مقابل دیگرات حتی اعتمادبه‌نفس‌تان نیز افزایش خواهد یافت.

 

۵. هنگام صحبت کردن لبخند بزنید

اگر منعطف، دوستانه و دلگرم‌کننده صحبت کنید، مخاطب‌ نسبت به خودتان و محتوای کلام‌تان قضاوت خوشایندتری خواهد داشت. این در حالی است که اگر خشونت‌آمیز، نیش‌دار و کسل‌کننده صحبت کنید، روی مخاطب‌تان تأثیر منفی خواهید گذاشت.

برای اینکه لحن صحبت کردن‌تان دوستانه‌تر و گرم به نظر برسد، هنگام صحبت لبخند بزنید. البته لبخند زدن حین صحبت کردن همیشه ممکن نیست. مثلا وقتی درباره‌ی یک موضوع خیلی جدی صحبت می‌کنید، جالب نیست لبخند بزنید.

اما اگر امکانش بود، همین که فقط اندکی گوشه‌های دهان‌تان به سمت بالا تغییر وضعیت بدهند کافی است تا صدایتان حتی از پشت تلفن دلنشین‌تر به نظر برسد. مطمئن باشید اگر صدایتان را به اندکی احساسات زیبا آغشته کنید، تأثیرگذارتر خواهید بود. اما هرگز پوزخند نزنید.

 

برگرفته از:

wikihow fastcompany sixminutes.dlugan

کتاب صوتی روش های بازکردن سر صحبت و دوستیابی

چگونه با افراد جدید ارتباطی گرم بگیریم؟

چگونه دوستی های جدیدی شکل دهیم؟

روابطمان را چگونه گرم و صمیمی نگه داریم؟

دسته‌ها
مقالات

راه سعادت

راه سعادت

سعادت و خوشبختی مهم‌ترین هدف هر انسان

انسان در طول قرن‌ها زندگی بر روی این کره خاکی همواره به دنبال رسیدن به سعادت و نیک بختی بوده و هستهرکدام از ما انسان‌ها برای رسیدن به آمال و آرزوها و رفع نیازهای مختلف خویش، همواره در حال سعی و تلاش هستیم.

شاید یکی از بزرگ‌ترین سؤال‌هایی که تاکنون ذهن بشر را به خود مشغول کرده این سؤال باشد که:

راه رسیدن به سعادت چیست؟

هر انسانی فقط یک عمر دارد و زندگی در این دنیا برای هر شخصی فقط یک‌بار رقم می‌خورد.

لذا هر یک از ما در طول این چند دهه زیستی سریع تمام شونده ، در جهت رسیدن به سعادت و خوشبختی، به دنبال پاسخ این پرسش تلاش‌های بسیاری می‌کنیم.

غافل از این‌که تنها عده بسیار اندکی از افراد یک جامعه ، موفق می‌شوند راه سعادت و نیک بختی را بیابند.

این افراد با قدم گذاشتن در این مسیر ، درنهایت آرامش و آسایش و حال خوب در این دنیا به بهترین شکل ممکن زندگی می‌کنند.

ایشان از عمر و زندگی خود نهایت لذت را می‌برند و پس از مرگ نیز در سرای دیگر ، در بهشت خدا به زندگی ابدی خود ادامه می‌دهند.

سعادت و خوشبختی

به‌راستی خوشبختی و بدبختی چیست؟

عوامل تعیین‌کننده خوشبختی و بدبختی چیست؟

آیا شانس در رسیدن انسان  به خوشبختی نقشی دارد؟

به نظر شما آیا انسان، خود راه سعادت خویش را برمی‌گزیند؟ 

یا چرخ روزگار، بر اساس شانس و اقبال ، تصادف و یا عوامل دیگری که خود شخص در اداره آن‌ها نقشی ندارد ، وی را به این راه، سوق می‌دهد؟

آیا می‌توان گفت هر که بهره‌مندتر است، خوشبخت‌تر و سعادتمندتر است؟

تعریف خوشبختی

در لغت‌نامه دھخدا برای خوشبختی سه  تعریف مختلف بیان‌شده است:

اولین معنای آن کامیابی است:

پیشرفت کردن و رسیدن به رفاه به‌ویژه ازنظر اقتصادی.

دومین معنای آن خرسندی است:

شادابی، هنگامی که فرد به موفقیت رسیده و ازنظر مالی وضعیت خوبی داشته و کم‌وبیش به آرزوهایش رسیده باشد

سومین معنای آن سعادت است:

قرار گرفتن در مرحله رضایت شخصی.

واقعیت این است که هیچ قالب و شکل مشخص و از پیش تعیین‌شده‌ای به‌عنوان چارچوب قواعد و رمز و راز خوشبختی تعیین و تصویب نشده است.

اما روان شناسان در تعریف خوشبختی می‌گویند:

رضایت از وضعیت موجود یعنی احساس خوشبختی

یعنی مهم نیست شما خوشبخت باشید یا نه، مھم این است که احساس خوشبختی کنید.

همین احساس است که خوشبختی را شکل می‌دهد.
بنابراین باید این موضوع را کشف کنیم که؛ چه طور می‌شود احساس خوشبختی نمود.

خواست خداوند در رسیدن انسان به سعادت

خدای رحمان، که یگانه خالق جهان هستی و همه کائنات است خود، مشتاق سعادت آدمی و سرچشمه خوشبختی است.
خداوند در قرآن، به نشانه‌ها و ویژگی های انسان‌های رستگار اشاره می‌کند.

با این کار ، الگویی عملی در اختیار انسان قرار می‌دهد تا با پیروی از آن، خود را به سعادت جاویدان در دنیا و آخرت برساند.
حقیقت این است که خداوند، تمام شرایط خوشبختی را برای انسان فراهم نموده است.

 خداوند با نعمت‌های بی‌شماری که در اختیار او قرار داده است ، درواقع راه را برای رستگاری وی هموار نموده است.
حتی شرایط و نحوه استفاده از این نعمت‌ها را به‌منظور رسیدن به خوشبختی ، برای او توضیح داده و آشکار نموده است.

بنابراین به نظر می‌آید که خوشبختی و سعادت انسان به‌طور کامل در اراده و اختیار خودش بوده و هست.

خود اوست که باید راه سعادت را بیابد و با طی این مسیر به احساس خوشبختی دست یابد.

 

مهم‌ترین ویژگی انسان

مهم‌ترین ویژگی انسان که او را به سمت سعادت و یا شقاوت سوق می‌دهد قدرت اختیار اوست.

آری انسان خود اختیار می‌کند که با آموزش، یادگیری و دستیابی به علم و آگاهی و کشف قانونمندی‌ها و رازها، با همت و اراده به کوشش و تلاش پرداخته و به آنچه آرزو می‌کند و می‌خواهد دست یابد.

 

درواقع انسان خود برمی‌گزیند که با ایجاد تحول در چرخه زندگی خویش به خوشبختی و سعادت برسد.

یا اینکه مسیر بیراهه را انتخاب کرده و بدون توجه به قانونمندی‌ها عمر گران‌بهای خود را هدر داده و حتی نداند که چرا سختی و بدبختی گریبان گیر اوست.

به‌راستی چه می‌شود که گروهی از انسان‌ها بااین‌همه نشانه و نعمت، بازهم از راه رستگاری دور می‌شوند و به‌سوی گمراهی و تیره‌روزی پیش می‌روند؟

عوامل تأثیرگذار در دور شدن انسان از مسیر سعادت

موفقیت یا شکست

عوامل بسیاری در این روند، تأثیرگذار هستند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

   جهل:

ازنظر قرآن، محال است که انسان عاقل، در گرداب گناه فرو رود و یا انسان جاهل (یعنی کسی که تعقل نمی‌کند) بتواند راه خوشبختی را بپیماید

بنابراین، می‌بینیم که تکیه‌بر عقل و خودآگاهی در مسیر زندگی، یکی از عوامل خوشبختی است.

   غفلت از خدا و آخرت:

همان‌طور که اشتیاق برای به دست آوردن رضایت خداوند و کسب پاداش اُخروی ، سعادت ساز است! غفلت از خدا و آخرت نیز مانعی برای رسیدن به خوشبختی به‌حساب می‌آید.

   دام‌های شیطان:

زندگی، صحنه جنگی سخت، بین انسان و شیطان است. جنگی که سرانجام، یک پیروز دارد و یک مغلوب! پس اگر آدمی خواهان خوشبختی است ، باید همیشه آگاه و هوشیار باشد تا فریب شیطان را نخورد و در دام او گرفتار نیاید.

 

انسان خوشبخت و راه سعادت 

ھر شخصی می‌تواند سرنوشت بهتری را برای خود رقم بزند.
آدم‌هایی که احساس  بدبخت بودن می‌کنند، می‌توانند خوشبخت شوند.

پژوهش‌ها نشان داده که هم آدم‌های خوشبخت و هم آدم‌های بدبخت ، بیشتر بخت و اقبال خوب و بدشان را با طرز فکر و اعمالشان می‌آفرینند.
آدم‌های سعادتمند بر روی اتفاق‌های خوب و داشته‌های خود ، تمرکز می‌کنند و یک حس قوی قدرشناسی دارند.


راز خوشبختی

در حقیقت راز برخورداری از خوشبختی انسان‌های خوشبخت، سپاسگزار بودن بر آن چیزی است که در اختیار دارند.

مسیر زندگی سرشار از پستی و بلندی استھر کسی ممکن است در این مسیر با اتفاق‌ها و  چالش‌های به‌ظاهر بدی روبه‌رو گردد.

مسیر موفقیت - راه سعادت

یک انسان خوشبخت وقتی اتفاق بدی برایش می‌افتد ، این‌گونه فکر می‌کند که حتماً آن پیش آمد، از الطاف خفیه الهی بوده و آن را رویدادی خیر می‌داند که در لباس مبدل برای وی رخ‌داده است.

آدم‌های خوشبخت در زمان حال زندگی می‌کنند.

آن‌ها اکنون و اینجا برای رسیدن به موفقیت‌های بزرگ  در آینده  تصمیم می‌گیرند  و راه خود را انتخاب می‌کنند.
آن‌ها از گذشته و آنچه در آنجا اتفاق افتاده فقط به‌عنوان تجربه و راهنما استفاده می‌کنند.
آن‌ها تصمیم‌های زندگی‌شان را به چشم درست یا غلط بودن نمی‌بینند ، بلکه بدون تردید تصمیم‌های خود را می‌گیرند و بعد تلاش می‌کنند تا از ھر موقعیت یک موفقیت بسازند.

همیشه فرجام هر تصمیمی پس از اقدام‌هایی که در راستای تحقق آن تصمیم انجام می‌گیرد مشخص می‌شود.

لذا شما هرگز نمی‌دانید اگر تصمیم دیگری گرفته بودید سرانجام آن چگونه می‌شد.

پس برای گرفتن تصمیم درست به خود نپیچید، تصمیم را بگیرد و بعد، از آن بهترین نتیجه را بسازید.

درست است که آدم‌های خوشبخت سخت کار می‌کنند ، اما زمانی را نیز برای لذت بردن از خوشی‌ای کوچک زندگی صرف می‌کنند.

تفریح - راه سعادت

 

ویژگی انسان سعادتمند

آدم‌های خوشبخت نسبت به آینده خیلی خوش‌بین هستند.

این خوش‌بین بودن به آن‌ها کمک می‌کند تا رؤیایشان به واقعیت بپیوندد.

انسان‌های خوشبخت برای خود هدف‌گذاری می‌کنند.

این کار به آن‌ها کمک می‌کند تا به فرصت‌هایی که آن‌ها را به اهدافشان نزدیک‌تر می‌سازد ، توجه داشته باشند.

آدم‌های خوشبخت مسئولیت شکست‌های خود را می‌پذیرند.

آن‌ها بیش از آنکه بخت بد را سرزنش کنند ، از گذشته یاد می‌گیرند.

تلاش می‌کنند که در آینده اشتباهات قبلی خود را انجام ندهند.

آدم‌های خوشبخت حال و روحیه خوبی دارند و همیشه به زندگی لبخند می‌زنند.

انگیزه - راه سعادت

 

هرگز به دیگران اخم نمی‌کنند. همیشه روز خود را با یک لبخند آغاز می‌کنند.

آن‌ها سعی می‌کنند در وجود دیگران نیز احساس شادی ایجاد کنند و دیگران را به خود جلب نمایند.

نتیجه‌گیری:

با توجه به ویژگی افراد خوشبخت این‌گونه می‌توان نتیجه گرفت که انسان خوشبخت ، انسان آگاهی است که راه سعادت را درست انتخاب نموده و با اشتیاق سوزان و انگیزه‌ای قوی در مسیر موفقیت و خوشبختی از لحظه‌لحظه‌های عمر خود لذت می‌برد و این احساس شادی و لذت است که به او حس خوشبختی را منتقل می‌کند.

در مقابل افراد غافل فکر می‌کنند که اگر به خواسته‌هایشان برسند ، به خوشبختی نیز رسیده‌اند.

متأسفانه آن‌ها با این طرز فکر ، بهترین لحظات عمر خود را از دست می‌دهند و درنهایت هیچ‌گاه به خوشبختی نمی‌رسند.

بنابراین همواره به خاطر بسپارید که راه سعادت مسیری به‌سوی موفقیت و خوشبختی است.

با قدم نهادن در این راه یاد می‌گیرید که:

چگونه همراه با خلق اهداف و رؤیای خود از اتفاق‌های بی‌نظیر ، زیبا و شادی‌آفرینی که در طول این مسیر برای شما رخ می‌دهد لذت ببرید.

و درنهایت آن خوشبختی که به دنبالش هستید را با تمام وجود احساس کنید.

دسته‌ها
مقالات

روشهای دست یافتن به موفقیت در زندگی

یکی از مهمترین رموز موفقیت در زندگی و کار «برخورداری از اطلاعات بیشتر» است.

وقتی دانش و اطلاعات شما بیشتر باشد، تصمیم درست تری اتخاذ می‌کند که این هم به نفع شماست و هم به نفع سازمان یا شرکت شماست.

سی سال پیش، تلفن همراه وجود نداشت، فکس وجود نداشت، اینترنتی در میان نبود و کامپیوترها به این اندازه نبودند که فقط روی یک میز فضای کمی به خود اختصاص دهند یا حتی قابل حمل باشند.

اما سی، پنجاه یا حتی یکصد سال پیش می‌توانستید افرادی را بیابید که در کار و زندگی‌شان موفق بوده اند: آنها چه می‌کردند که به موفقیت دست می‌یافتند؟

آیا در اتاق پشتی فروشگاه یا شرکت‌شان، یک دستگاه کامپیوتر نوت بوک داشتند که به شبکه‌ی اینترنتی مخفی آن زمان متصل بود؟ نه! چنین چیزی آن زمان امکان پذیر نبود.

ما داریم حتی در مورد زمانی صحبت می کنیم که روزنامه‌ها آنقدرها هم فراگیر نشده بودند و صنعت چاپ یک صنعت مدرن و مکانیزه مثل امروز نبود. اما اگر در مورد افراد موفق تحقیق کنید خواهید دید که موفق‌ترین آنها دارای شبکه‌ای قوی از ارتباط با افراد موفق دیگر بودند.

 تحقیق کنید و ببینید که افراد موفق کسانی بودند که اطلاعات و اخبار و دانش و تجربه ی دیگران را به سوی خود جذب می‌کردند.

چگونه؟

خیلی ساده: آنها جویای علم و دانش و اطلاعات بودند. به راحتی و بدون خجالت و رودربایستی آنچه نمی‌دانستند را از آگاهان و ناظران می‌پرسیدند. پس یک راز موفقیت دیگر همین است که اگر چیزی را نمی‌دانی بپرسید و بعد در باره آنچه به دست می‌آورید،‌ پرس و جو کنید و اطلاعات خودتان را افزایش دهید.

 افراد موفق، افراد موفق دیگر را زیر نظر می‌گیرند و منابع خبری و اطلاعات و تجربه‌های آنها را شناسایی می‌کنند و خودشان در صدد این برمی‌آیند که با آن منابع ارتباط برقرار کنند.

در قدیم، زمانی که این تکنولوژی نوین کنونی در اختیار نبود، مثلاً در دوره ی کشاورزی، پدران به فرزندان (اکثراً پسران) این دانش و اطلاعات و تجربیات را منتقل می ساختند، در دوره ی صنعتی، پدران دیگر توانایی این را نداشتند که همه ی اطلاعات را به فرزندانشان بدهند بنابر این آنها را راهی کارگاهها و دانشگاهها می‌کردند تا مهارت های لازم را از استادان فرابگیرند.

ما اکنون در عصر و دوره‌ای هستیم که به آن عصر اطلاعات و ارتباطات می‌گویند، عصری که من آن را عصر گرداب گسترده گیتی می‌دانم (که ماهیت جذب کردن دارد و بی چون و چرا همه را در نهایت به سمت و سوی خود جذب می‌کند.)

 در این عصر، افراد موفق، افرادی هستند که خیلی سریع و حرفه‌ای مهارت‌ها را به صورتی خودآموخته فرا می‌گیرند و به کار می‌بندند.

پدران و دانشگاه‌ها واقعاً و در عمل نمی‌توانند همه ی آنچه افراد به آن نیاز دارند را بدهند، پدران اگر بتوانند فقط می‌توانند حمایت کنند و تشویق، استادان فقط می‌توانند راه را نشان بدهند و فرزندانی که جویای علم و دانش و موفقیت هستند باید اقدام کنند به جستجو و کاوش در منابع عظیم اطلاعات موجود و فراگرفتن آنچه باید بدانند.

 پس یکی از دیگر رموز موفقیت این است جستجو کنیم و خودمان، خودمان را آموزش دهیم با استفاده از منابع علمی و کاربردی موجود (مواد و مطالب و کتب آموزشی و منابع انسانی آموزشی ).

اینترنت، امروز فضایی است که شما می‌توانید در آن همه‌ی این کارها را انجام دهید. من این را معجزه‌ی موفقیت می‌دانم. بگذارید یک مثال بزنم.

در اینترنت در حال حاضر میلیونها سایت موجود است با میلیاردها صفحه اطلاعات، هزاران هزار نفر از بهترین استادان و دانشمندان به آن متصل هستند که هریک منابع خاص و تخصصی خود را یافته‌اند و خود را با استفاده از آن منابع به روز می‌کنند.

دقیق که نگاه کنیم، آنها را افراد موفقی خواهیم یافت و طبق آنچه در بالا گفتم کافی است خودمان را به آنها و نیز به منابع آنها نزدیک کنیم و از این ارتباط و اتصال برای دستیابی به موفقیت‌های خود استفاده کنیم.

امروزه با استفاده از روشها و تکنیک های بسیار ساده و عملی می توان در تامین بهداشت روانی و کسب موفقیت در زندگی گامهای مثبت و سازنده ای برداشت کشفیات جدید روان شناسی معتقد است که رمز موفقیت، برخورداری از هوش و ذکاوت و یا شانس نیست بلکه در استفاده از توانایی و مهارت در عمل است.

استفاده از تواناییهای جسمی و روانی که در اعماق وجود هر فرد به صورت دست نخورده باقی مانده است می تواند فرد را در راه رسیدن به هدف یاری کند و آنچه که موجب تفاوت میان فرد عادی و فرد موفق می شود، نحوه استفاده از این تواناییها است که به صورت ویژگیهایی نمایان می شود.

این ویژگیها به فرد نیرو می دهند تا برای رسیدن به موفقیت فعالیت کند.

۱- انگیزه :

فرد موفق انگیزه نیرومند دارد که پیوسته او را به دنبال خود می کشاند و موجب پیشرفت او می گردد فرد برای حرکت فعالیت و تلاش خود دلیلی یافته که موجب می گردد، از تواناییهای بالقوه خود استفاده نمود و استعدادهای درونی خود را شکوفا کند.

وجود انگیزه افراد موفق را از افراد عادی متمایز می کند و سبب می شود که زندگی رنگ و روی خاصی بگیرد. هیچ عظمتی بدون انگیزه بزرگ به دست نمی آید، خواه در زمینه ورزشی باشد خواه هنری و علمی ….

۲- ایمان :

ایمان نیروی محرکه ای است که وجود را به سوی ترقی و تعالی حرکت می دهند حضرت علی در نهج البلاغه آمده است : ( ایمان، عبارت است از معرفت و یقین قلبی و اقرار داشتن به زبان و عمل کردن بر طبق آن ).

ایمان انسان را امیدوار بار می اورد و دل را به خداوند و رحمت او مطمئن می سازد. قانون زندگی، قانون اعتقاد و ایمان است.

در جزر و مد زندگی, نگرانیها و هیجانات روحی، اتکاء به خداوند و ایمان به تعالیم الهی، بهترین پناهگاه است. افراد موفق کسانی هستند که ایمانشان محکم است و توجهات دلشان به ساحت قدس الهی زیاد است.

۳- استراتژی :

برای رسیدن به موفقیت تنها داشتن نیروی محرکه و منابع کافی نیست بلکه باید از منافع به موثرترین وجه استفاده نمود و مسیرو جهت مشخصی را نیز تعیین کرد.

استراتژی روشی است که با آن امکانات را در جهت هدف تنظیم می کنند .

استراتژی شناخت این واقعیت است که با هوش ترین و نیرومندترین فرد هم برای پیشرفت، نیاز به پیدا کردن راه صحیح دارد.

اگر فرد بداند که برای تصمیم گیری ها چه قدمهایی را باید بردارد و نحوه برداشتن قدمها چگونه است، هر زمان که دچار بی تصمیمی گردد، می تواند خود را به فرد مصممی تبدیل کند. همه انسانها منابع و امکانات یکسانی را در اختیار دارند ام استراتژی یعنی نحوه استفاده از آن منابع و امکانات را نمی دانند. برای رسیدن به هدف، کافی است، استراتژی خاص آن را دانست.

۴- درک ارزشها:

ارزشها سیستم خاص عقیدتی برای تشخیص درستیها از نادرستی ها هستند.

شناخت این ارزشها است که زیستن را توجیح می کند چیزهایی مانند تقوا حب وطن، ایمان به خدا عشق به آزادی، نوع دوستی ارزش نامیده می شوند .

ارزش، قضاوتی اساسی اخلاقی و عملی در مورد چیزهایی است که دارای اهمیت هستند. ارزشها، نوعی داوری است درباره آنچه که زندگی را برای ما ارج دار می کند.

بسیاری از مردم در مورد این که چه چیزی در زندگی آنها مهم است قضاوت روشنی ندارند و اغلب کارهایی را می کنند که بعدا موجب ناخوشنودی آنان می گردد و دلیل آن هم این است که به طور ناخود آگاه اموری را برای خود و دیگران صحیح می دانند اما مطلب برای خودشان روشن نیست. هنگامی که موفقیت های بزرگ از نظر می گذرانیم، تقریبا همیشه به کسانی بر می خوریم که به روشنی می دانند چه چیزهایی واقعا مهم هستند، به عبارت دیگر از ارزشها درک روشنی دارند.

۵- انرژی :

انرژی به صورتهای مختلفی خود را نشان می دهد، گاهی به صورت خروش و هیاهوی شادمانه و زمانی به صورت میل به سازندگی است. حرکت به سوی زندگی بهتر و موفقیت، با حالت سستی و افسردگی تقریبا غیر ممکن و محال است.

افراد موفق، همیشه به دنبال فرصتها هستند . آنان معتقدند که انسان هیچ وقت به اندازه کافی وقت ندارد . موفقیت های بزرگ را نمی توان از شور و انرژی جسمی و معنوی که سبب می شوند تا فرد از همه توان خود استفاده کند، جدا نمود.

بنابراین هر چه انرژی فرد بیشتر باشد بدن کارایی بیشتر و روحیه بهتری داشته و بهتر می تواند، استعدادهای نهفته خود را برای رسیدن به نتایج عالی به کار گیرد.

۶- تسلط به فن ارتباط:

قدرت ایجاد رابطه یکی از مهم ترین مهارتهایی است که هر فردی می تواند داشته باشد . امروزه دانشمندان علوم رفتاری به این نتیجه رسیده اند که ارتباط مایه قدرت است و کسانی که این فن را به نحو موثر به کار می گیرند می توانند جهان را به گونه ای متفاوت درک کنند و جهان نیز آنان را به گونه ای متفاوت درک می کند .

کسانی که بر اندیشه ها، احساسات و اعمال اکثر انسانها تاثیر می گذارد افرادی هستند که می دانند چگونه از ابزار قدرتمند ارتباطات استفاده کنند.

هر فردی از طریق برقراری دو نوع ارتباط، تجربیات زندگی خود را شکل می دهند:

الف ) ارتباطات درونی یعنی گفتن یا احساس تصورات درونی

ب) ارتباط بیرونی یعنی استفاده از کلمات، لحن صدا و تغییرات چهره برای برقراری ارتباط با دنیای خارج

مساله مهم و قابل توجه این است که زندگی افراد موفق نشان می دهد که اتفاقات روزانه تعیین کننده کیفیت زندگی نیست بلکه عکس العمل های انان در برابر این اتفاقات تعیین کننده است.

۷- نیروی صمیمیت :

افرادی که بتوانند صمیمیت را با مردمی که دارای عقاید و فرهنگ متفاوت هستند مستحکم کنند، بزرگترین موفقیت را در زندگی خود به دست آورده اند. تقریبا تمام افراد موفق قدرت فوق العاده در جلب دوستی دیگران دارند و می توانند با افرادی که خصوصیات و اعتقادات گوناگون دارند ایجاد صمیمیت کنند.

افراد موفق همچنین دارای نرمش، انعطاف پذیری و جاذبه خاصی هستند و بدین ترتیب می توانند، توجه افراد کثیری را به خود جلب کنند. چنانچه بتوان با افراد مناسب، رابطه صمیمانه و دوستانه برقرار ساخت می توان هم نیاز آنان را برطرف نمود هم آنان احتیاج فرد را بر طرف سازند.

دسته‌ها
مقالات

چرخه زندگی و خانواده چیست؟

چرخه زندگی و خانواده چیست؟

معنای یک زندگی خوب و عالی این نیست که همیشه یک مسیر را در زندگی دنبال کنید. گاهی اوقات باید در مسیر زندگی خود تغییراتی ایجاد کنید. باید در خود کاوش کنید و ببینید واقعا چه چیزی باعث می شود شما خود را شاد و خوشبخت احساس کند.

معنا یافتن شایستگی‌های درونی هر شخص، در گرو داشتن احساسی از پیشرفت، موفقیت و پیگیری رویاهایی است که به زندگی شما معنا می‌بخشد. شرایط خانواده و تعامل بین افراد خانواده در بروز این احساس نقش بسزایی دارد.

لذا برای درک جریان در حال تحول زندگی خانواده و وظایفی که با آن همراه است، بررسی شیوه حرکت خانواده از یک مرحله به مرحلهٔ دیگر و ایده گذار اهمیت پیدا میکند.

مرحله گذار به وقوع فرآیند تغییر یا بی ثباتی اشاره دارد و آن هنگامی است که سیستم خانواده از یک الگوی نسبتاً ثابت به الگوی نسبتاً ثابت دیگری حرکت کند.

ما می توانیم فرآیند رو به گسترش و فراگیر، که فرآیندی پویا و در نوسان بین ثبات و تغییر است را مشاهده کنیم. مراحل گذار شامل تطابق های کوچک مستمر در رفتار خانواده و اعضای آن نمی شود، بلکه به دوره های زمانی ای که خانواده به مجموعه ای تازهای از شرایط خو کرده و با آن سازگار می شود اشاره دارد.

چرخه زندگی چیست؟

آیا می دانید، عدم آگاهی از چرخه زندگی بوجود آورنده بسیاری از تنش ها و مشکلات خانواده هایی است که برای مشاوره به کلینیک ها مراجعه می کنند؟

و آیا می دانید از بدو تولد تا زمان مرگ، زندگی مجموعه ای از دوران های انتقالی است که هر دوره یا مرحله پلی است بین دو دوره متفاوت از زندگی.

پل موفقیت

در این دوران انتقالی فرایند تغییر و تحول با پایان یافتن یک مرحله و آغاز شدن مرحله ای دیگر دیده می شود. هر تغییر و ورود به مرحله جدید با خود نقش ها، وظایف و خطرات و آسیب های خاصی را به همراه دارد.

دوره های عقلانی، هیجانی که خود از دوران کودکی تا سال های بازنشستگی به عنوان عضوی از خانواده می گذراند، چرخه زندگی خانواده نامیده می شود.

دوران انتقالی چرخه زندگی

در هر مرحله فرد با چالش هایی در زندگی خانوادگی اش مواجه می شود، که باعث می شود تا مهارت های جدیدی را کسب و یا رشد دهد.

گسترش و رشد این مهارت ها به فرد کمک می کند تا بر تغییراتی که هر خانواده ای (سنتی و غیرسنتی) با آن روبه رو خواهد شد، مؤثر باشد.

گذر از مرحله تجرد به مرحله تأهل، گذر از دهه سوم زندگی به دهه چهارم و… همه و همه دوران های انتقالی هستند. در طول زندگی، این مجموعه از دوران های انتقالی برای تبدیل به بحران از امکان بالقوه برخوردارند.

وقوع بسیاری از وقایع در زندگی شخص به راحتی قابل پیش بینی بوده و شخص باید خود را برای رویارویی با آنها آماده کند. دوران های انتقالی ممکن است تدریجی و ناگهانی باشند و ممکن است تأثیری مثبت یا منفی بر زندگی اشخاص برجای گذارند.

با وجود این با توجه به شخصیت افراد دوران های انتقالی، بالقوه امکان تبدیل به بحران را دارند. در این دوران تغییر و انتقال، شخص، باید نحوه نگرش و عملکرد خود را نسبت به الگوهای قدیمی خویش در زندگی تغییر دهد و برای زندگی در بحبوحه تغییرات برنامه هایی را طرح ریزی نموده و به الگوهای نوینی دست یابد.

زندگی شیرین

به نظر یکی از درمانگران (فیشمن) هر خانواده در محیطی دائم التغییر به سر می برد و مراحل انتقالی، مراحل کلی و جهان شمول هستند.

اینکه خانواده تا چه حدی به سلامت از یک مرحله با مرحله دیگر مواجه شود، تأثیر بسزایی بر توانایی آن خانواده در اجرای تکالیف مراحل بعدی خواهد داشت. در هر مرحله، رشد و تحول خانواده به اجرای تکالیف خاصی وابسته است.

اگر قسمتی از این مجموعه تکالیف، ناقص، سرکوفته یا مختل باشد تحول خانواده به تأخیر افتاده و این مشکلات به مرحله بعدی رشد خانواده نیز وارد می شوند.

اهمیت شناخت دوران انتقالی چرخه زندگی

شناخت این دوره های انتقالی و آگاهی از نقش ها و تکالیف مربوط به آن موجب خواهد شد که خانواده ها برخورد با این مراحل را فرا گرفته و با انجام آنها از بروز بسیاری از تنش های خانوادگی جلوگیری کنند.

تنش هایی که گاه به بروز اختلاف های عمیق و حتی جدایی زوجین منجر می شود. این آگاهی و آمادگی افراد از طریق مطالعات فراوان و کمک گرفتن از مشاوره های پیش از ازدواج می تواند صورت گیرد.

دسته‌ها
مقالات

آیا میخواهید اوضاع مالی بهتری داشته باشید؟

آیا میخواهید اوضاع مالی بهتری داشته باشید؟

اگر میخواهید اوضاع مالی بهتری داشته باشید به نکات زیر توجه فرمایید.

اکثریت مردم فقط به اندازه ی پرداخت یک هزینه ی پیش بینی نشده با خط فقر فاصله دارند. در حقیقت، طبق یک بررسی اگر ۶۲ درصد بزرگ سالان حقوق یک ماه شان را دریافت نکنند، بی خانمان می شوند.

به عبارت دیگر، آدم های بسیاری وجود دارند که درحال حاضر هیچ گونه چتر نجاتی ندارند.

برای بهبود وضع مالی تان چه کارهایی انجام دادید؟

آیا به دوران بازنشستگی تان فکر کرده اید؟ آیا توانستید پس اندازی برای اینده تان داشته باشید؟

اکثریت مردم فقط به اندازه ی پرداخت یک هزینه ی پیش بینی نشده با خط فقر فاصله دارند.

در حقیقت، طبق یک بررسی اگر ۶۲ درصد بزرگ سالان حقوق یک ماه شان را دریافت نکنند، بی خانمان می شوند.

غیر از این تعداد، فقط ۵۸ درصد آدم ها معتقدند می توانند در شرایط اضطراری ۵۰۰ دلار را با صرفه جویی در هزینه های دیگر، یا با استفاده از کارت اعتباری یا قرض گرفتن از خانواده یا دوستان تامین کنند.

برای آن که از ماندن یا افتادن در چنین دامی جلوگیری کنید، لازم است به دقت به شرایط مالی تان بنگرید و برای بهبود وضع مالی تان اندکی سبک زندگی تان را نیز تغییر دهید.

خوش بختانه، این کار آن قدرها هم که خیلی از آدم ها از آن می ترسند، سخت و دشوار نیست.با اجرای فقط چند پیشنهاد زیر، احتمالا می توانید حساب پس انداز خوبی داشته باشید و به شکل موثر برای دوران بازنشستگی تان برنامه ریزی کنید و در نتیجه با بهبود وضع مالی تان از وضع مالی خوبی برخوردار شوید.

آیا تاکنون با دقتِ کامل صورت حساب های تان را بررسی کرده اید؟

اگر مانند بسیاری از آدم ها دیگر باشید، احتمالا بدون توجه چندانی به نرخ سود یا اشتباهات احتمالی، مبلغ را برای هر صورت حساب پرداخت می کنید.

با بررسی صورت حساب های تان می توانید مطمئن شوید بروز اشتباه در محاسبه ی صورت حساب های تان باعث افزایش هزینه های تان نشده است.

به علاوه، حسابرسی صورت حساب ها شما را قادر می سازد یاد بگیرید با اضافه کردن ۱۰ دلار به پرداخت های اعتباری تان در طولانی مدت چه مقدار پول می توانید پس انداز کنید.همه ی ما می توانیم تصمیم بگیریم چگونه پول های مان را خرج کنیم، و بیشتر ما حداقل یکی دو بار دچار اشتباهات خطیر شده ایم.

برای مثال:

شاید بخواهید هیکلِ ورزشکاری داشته باشید و تصمیم می گیرید ماهی یک بار به باشگاه بروید و مرتبا تصمیم می گیرید جلسات تان را بیش تر کنید، ولی با پرداخت ماهیانه ی این هزینه، اصلا تصمیم مالی خوبی نگرفته اید. اگر خرید و استفاده از یک چیز برای تان ضروری نیست،

بهترین تصمیم این است که از شر هزینه های غیرضروری خلاص شوید. باید به برخی هزینه های نامعقول – مانند هزینه ی نوشیدنی که از صورت حساب ماهیانه ی برق تان بیش تر می شود – هوشمندانه نگاه کنید.

اگر همیشه در پس انداز پول یا پرداختِ به موقعِ صورت حساب های تان دچار سختی هستید، باید تصمیمات سخت بگیرید و چیزهایی را که عملا به هیچ دردتان نمی خورند، کم یا به طور کلی حذف کنید.

برای رسیدن به اوضاع مالی بهتر باید برنامه‌ریزی کنید: اولین گام برای رسیدن به هر هدفی پس از تعریف دقیق هدف و مشخص کردن نیازهای آینده‌ی خود برنامه‌ریزی است. برنامه‌ریزی مالی با تعیین اهداف، بودجه‌بندی و نوشتن جزییات دقیق وضعیت مالی شما آغاز می‌شود.

این گام برای ادامه‌ی مسیر بسیار مهم است زیرا اگر در آینده دچار مشکل شوید و از مسیر رسیدن به اهداف خود خارج شوید، به کمک برنامه‌ریزی که در این گام انجام داده‌اید می‌توانید به مسیر اصلی خود بازگردید.

شما باید بدهی‌های خود را پرداخت کنید:

هر چه زودتر بدهی‌ها و قسط‌های خود را پرداخت کنید بهتر است.

حساب قبوض و صورت حساب‌های ماهیانه‌ی خود را یادداشت کنید تا از کارهایی که هر ماه باید انجام دهید ایده‌ای کلی داشته باشید. برای پرداخت قسط‌ها از آن‌هایی شروع کنید که بهره‌ی بالاتری دارند.

هر چه زودتر این قسط‌ها را پرداخت کنید هزینه‌ی کم‌تری بابت بهره‌ی آن صرف خواهید کرد. در صورتی که مایلید به وضعیت اقتصادی خوبی دست یابید باید هر چه زودتر بدهی‌های خود را تسویه کنید.

و بالاخره اینکه به دنبال افزایش درآمد خود باشید: برای رسیدن به اهداف مالی خود، تنها کاهش هزینه‌ها کافی نیست.

باید به دنبال راه‌هایی برای کسب درآمد بیش‌تر باشید. به کمک درآمد بیش‌تر نه‌تنها به راحتی از پس قبوض و قسط‌های خود برمی‌آیید، بلکه می‌توانید بدون نگرانی و اضطراب برای خانواده‌ و اهداف خود وقت بگذارید.

دسته‌ها
مقالات

با افراد غمگین و افسرده چه کنیم؟

با افراد غمگین و افسرده چه کنیم؟

۱. کنارشان حضور داشته باشید

یکی از بهترین کمک‌هایی که می‌توانید به افراد مبتلا به افسردگی بکنید این است که کنارشان باشید. البته لازم نیست که لزوما با آنها حرف بزنید یا نصیحتشان کنید، همین که کنارشان بنشینید، وقت‌هایی که گریه می‌کنند، بدون حرف بغلشان کنید و اجازه دهید حضورتان را درک کنند.

با لبخند و لحنی گرم به آنها بگویید: «به من بگو که چه کاری می توانم برای کمک به تو انجام بدهم؟ می‌خواهیم با هم راهی پیدا کنیم که به تو کمک کند تا حالت بهتر شود»

۲. مراقب حرکات‌تان باشید

درست است که آدم‌های افسرده ممکن است در تمرکز کردن یا به خاطر آوردن مطالب مشکل داشته باشند اما معنایش این نیست که معنا و مفهوم حرکات بدن و صورت و به طور کلی عملکرد شما را درک نمی کنند یا حواسشان به این جزییات کوچک نیست.
سعی کنید حتی اگر نمی‌توانید به صورت کلامی به آنها قوت قلب بدهید با حرکات بدنتان به آنها نشان دهید که برایشان اهمیت زیادی قائل هستید. مثلا برایشان غذا بپزید، یک پیغام تلفنی یا پیامک کوتاه برایشان بفرستید یا خیلی ساده یکی از لباس‌هایشان را اتو بزنید و تا شده روی میزشان قرار دهید تا اولین چیزی باشد که اول صبح چشمشان به آن می افتد.
این کار درست مثل این است که در ذهن تاریکشان یک چراغ پر نور روشن کرده باشید.

۳. آدم‌های افسرده را قضاوت یا نقد نکنید

افراد افسرده را قضاوت نکنیم


آنچه که می‌گویید، تاثیر زیادی روی روحیه و ذهن افرادی دارد که عاشقانه شما را دوست دارند. بنابراین از گفتن جملاتی مانند: «تنها چیزی که تو لازم داری این است که نیمه پر لیوان را ببینی» یا «همه اینها فقط در ذهن خودت است.
اگر از رختخواب بیرون بیایی و گشتی بزنی، مطمئن باش حالت بهتر می‌شود» شنیدن این حرف از زبان شما، برای دوست افسرده‌تان مثل این است که به او می‌گویید خودش انتخاب می‌کند که چه احساسی داشته باشد و افسرده باشد یا نباشد. در نتیجه او را بیشتر از قبل منزوی می‌کنید.

۴. از دوست داشتن‌های خشن خودداری کنید!

 
افسردگی یک بیماری است و با تشر زدن و عصبانی شدن شما قرار نیست بهبود پیدا کند. اگر کسی که دوست دارید، به افسردگی مبتلا شده مطمئن باشید شنیدن جمله «به خودت بیا یا دیگه من را نمی‌بینی» کمکی به او نمی‌کند و حتی ممکن است باعث شود که بیش از پیش احساس بیهودگی و بی ارزشی پیدا کند.
اگر می‌خواهید بدانید با این کار چه بلایی سر آدم افسرده می‌آورید، کافی است یک بیمار سرطانی را در نظر بگیرید که اطرافیانش او را طرد می‌کنند یا از خودشان دور می کنند.

۵. درد و رنجی را که تحمل می‌کنند، کوچک نشمارید

شما به گفتن جملاتی مثل «تو خیلی نازک نارنجی هستی» یا «چرا اجازه می‌دهی چنین موضوعات کوچکی این قدر اذییت کند» باعث می‌شوید که به خاطر احساساتش شرمنده شده یا دچار احساس گناه شود.
کوچک شمردن افسردگی یک نفر این احساس را به او می‌دهد که به خاطر یک ضعف شخصیتی یا یک نقص و اشتباه افسرده شده است.

۶. نصیحت نکنید

 
نصیحت کردن یا پیشنهاد دادن به افرادی که دوستشان داریم یا عاشقشان هستیم طبیعی‌ترین کار ممکن به نظر می‌رسد و درست است که آدم‌های افسرده نیاز به راهنمایی دارند ولی شما با نصیحت کردنشان، این احساس را به آنها می‌دهید که خودشان نمی‌توانند از پس مشکلات بر بیایید کاملا ناتوان هستند.
بنابراین اگر می‌خواهید به یک آدم افسرده کمک کنید بهتر است به جای نصیحت کردن، از خودشان بپرسید که چه کاری می تواند حالشان را بهتر کند و با این کار این فرصت را به او بدهید که از شما درخواست کمک کند.

۷. مقایسه کردن ممنوع!

 
شاید خود شما هم در دوره‌ای از زندگی‌تان افسرده بوده باشید ولی این که از خودتان برای دوست افسرده امروزتان مثال بزنید و سعی کنید او را قانع کنید که اوضاع شما بدتر از اوضاع فعلی او بوده است! شاید هدف شما این باشد که به دوستتان نشان بدهید که او در درد و رنجش تنها نیست اما در عوض این احساس را به او می‌دهید که دارید احساساتش را کوچک می‌کنید.
دسته‌ها
مقالات

استرس و ۱۲ تکنیک جهت درمان آن

استرس و ۱۲ تکنیک جهت درمان آن

استرس چگونه باعث دور شدن ما از اهدافمان می شود؟

بررسی ها و تحقیقاتی که اخیراً انجام شده نشان می دهد که در هنگام استرس ذهن ما تمامی اهداف، باورها و هدف گذاری هایی را که از قبل انجام داده را دور می ریزد.

اگر تعداد دفعاتی که فرد در طول روز دچار استرس می شود افزایش یابد منجر به عدم توانایی تصمیم گیری و هدف گذاری در وی می شود.

یعنی در حالی که مغز فعالیت طبیعی خود را انجام می دهد، ذهن فرد دچار اختلال می شود.

در برخی موارد حتی استرس موجب می شود که فرد عادت هایی همیشگی خود را فراموش کرده و فقط و فقط تمام حواسش را مشغول به عامل استرس زا نماید.

حتماً شما هم متوجه این موضوع شده اید که در مواجه با عامل ایجاد فشار روانی  قادر نیستید به اهدافتان فکر کنید، وقتی ضربان قلبتان تند شده و نفستان به شماره می افتد و رنگ از رخسارتان می پرد به اهدافی که برای خود مشخص کرده بودید هیچ توجهی نشان نمی دهید و به یکباره خود را فردی نا امید و بی هدف می یابید.

تاثیر استرس بر هدف گذاری مشکلی است که متاسفانه خیلی از مردم جامعه را از ادامه راه دلسرد می کند.
در برخی موارد حجم فشارهای روانی می تواند مربوط به اهداف فرد باشد، استرس هایی نظیر ترس از عدم موفقیت و از بین رفتن سرمایه،ترس از شکست عشقی و عاطفی و…. سایر عوامل این چنینی.

برای درمان و مقابله با استرس راه های زیادی وجود دارد.

ما قصد داریم دوازده تکنیک‌ و استراتژی جهت درمان استرس را برای شما بیان کنیم که امیدواریم با بکارگیری این تکنیکها از استرس خود کاسته و برای رسیدن به موفقیت و پیمودن راه سعادت قدمهای محکم و استواری بردارید.

۱- دمنوش گیاه اسطوخودوس برای رفع استرس

گیاه ضد اضطراب اسطوخودوس که به لوندر هم شناخته می‌شود به راحتی می‌تواند اعصابتان را آرام و عضلاتتان را شل کند. اسطوخودوس به صورت روغن، افشره و چای مصرف می‌شود. برای رفع اختلالات خواب، سردرد و ناراحتی‌های عصبی می‌توانید از اسطوخودوس استفاده کنید.

راه سعادت - اسطوخودوس و رفع استرس

 

استفاده از روغن یا افشره‌ی خوراکی اسطوخودوس برای کاهش و درمان استرس و فشارهای روحی توصیه می‌شود. این گیاه علاوه بر ایجاد آرامش فیزیکی و روحی، هورمون‌های بدن را نیز متعادل نگه می‌دارد.
فقط این نکته را به خاطر داشته باشید که اسطوخودوس می‌تواند باعث ایجاد مشکلات هورمونی در مردان نابالغ (قبل از بلوغ) شود.

۲- همنشینی با خانواده و دوستان

یکی از عوامل تاثیرگذار در شادی و آرامش انسان، «دوست خوب» است ما باید با کسانی دوست باشیم که آلودگی به ما منتقل نکنند. چون تمام وجود ما دریافت کننده است و آلودگی ها اثر نامطلوبی در روح و روان ما برجای می گذارند.

stress- استرس - راه سعادت

بهترین دوستان ما اعضای خانواده ما هستند که به همراه دیگر دوستان صمیمی در همنشینی با ایشان احساس آرامش و امنیت پیدا می­کنیم و این احساس خوب در کاهش اضطراب و استرس ما نقش بسزایی ایفا می­کند..

۳- تنفس آرام و عمیق برای غلبه به استرس

تنفس آرام و عمیق در موقعیت های استرس زا می تواند به شما در کاهش این فشارها کمک کند. همراه با تنفس عمیق، اکسیژن بیشتری وارد بدن شما می شود که می تواند منجر به آرامش ذهن و بدن شما شود.
در واقع، روزانه ۱۵ تا ۳۰ دقیقه تنفس آهسته و عمیق می تواند به خوبی به جلوگیری از استرس کمک کند. تنفس آهسته و عمیق حتی می تواند به شما کمک کند که بهتر فکر کنید و در نتیجه می توانید از راه حل های بهتری برای مقابله با استرس استفاده کنید.

۴- سولفات منیزیم

سولفات منیزیم در درمان استرس مفید و موثر است که در موقعیت های استرس زا به شما کمک می کند.
استرس باعث کاهش سطح منیزیم و افزایش سطح آدرنالین در بدن می شود. سولفات منیزیم غنی از منیزیم است و کمک می کند که متابولیسم تولید سروتونین در مغز افزایش یابد و منجر به آرامش بیشتر و بهتر شدن خلق و خو می شود.
این به نوبه خود به کاهش استرس، اضطراب، تحریک پذیری، بی خوابی و ریتم غیر طبیعی قلب و افزایش آرامش و راحتی شما کمک می کند.

۵- چای بابونه کاهنده استرس

بابونه گیاهی بسیار موثر برای کاهش استرس می باشد.

کاهش استرس با دمنوش بابونه - راه سعادت

 

ماهیت آرام بخش و تسکین دهنده آن به عنوان یک مسکن بر روی سیستم عصبی مرکزی عمل می کند. بابونه به شل شدن عضلات، رفع اضطراب و خواب بهتر کمک می کند.

۶- ماساژ

ماساژ بدن نیز به عنوان یک مسکن بسیار مفید برای درمان اضطراب و استرس عمل می کند.
با توجه به طب سنتی چینی، ماساژ کمک می کند تا چاکراه های انرژی مسدود بدن، باز شوند و به کاهش استرس و بهبود سلامتی کمک کنند. ماساژ پاها، دست ها، پشت و سر با روغن گرم به شل شدن عضلات تنش، بهبود گردش خون و کاهش اضطراب کمک می کند.

۷- بوزیدان یا جیسینگ هندی (Withania somnifera)

جیسینگ هندی گیاهی بسیار موثر برای کاهش استرس می باشد.
مطالعات مجله ای پزشکی-روان شناسی در هند نشان داده که ریشه جیسینگ هندی با کاهش میزان هورمون کورتیزول (موثر در استرس) در بزرگسالان منجر به کاهش قابل توجه استرس می گردد.
همچنین جیسینگ هندی آستانه تحمل انسان را در مقابل استرس افزایش می دهد و به نوبه خود باعث بهبود کیفیت زندگی می شود.

۸- ریحان مقدس (Ocimum tenuiflorum)

ریحان مقدس یکی دیگر از گیاهان دارویی است که به عنوان یک گیاه ضد استرس طبیعی عمل می کند.
این گیاه به عنوان یک گیاه سازگار کننده بدن انسان با شرایط محیطی، پاسخ طبیعی بدن به استرس های جسمی و روحی را افزایش می دهد. بعلاوه این گیاه به عملکرد صحیح بدن در زمان استرس کمک می کند.

۹- چای سبز

چای سبز حاوی آمینو اسید ال تیانین (L-Theanine) است که تولید امواج مغزی آلفا را در مغز افزایش می دهد و این امواج به نوبه خود منجر به کاهش استرس، افزایش آرامش، بهبود تمرکز و هوشیاری ذهنی می شود.
به علاوه این اسید آمینه نقش مهمی را در تولید گاما آمینوبوتیریک اسید (GABA) که یک انتقال دهنده عصبی است و باعث ریلکس شدن انسان می شود، ایفا می نماید.

۱۰- گل ساعتی

گل ساعتی می تواند میزان گاما آمینوبوتیریک اسید (GABA) را در مغز افزایش دهد و در نتیجه به کاهش استرس و اضطراب کمک کند.

خواص گل ساعتی در درمان استرس

یک فنجان چای گل ساعتی را برای کاهش استرس بنوشید. برای درست کردن این چای، ۱ قاشق غذا خوری پودر گل ساعتی را به یک

فنجان آب داغ اضافه کنید و اجازه دهید تا دمنوش به مدت ۱۰ دقیقه دم بکشد. دمنوش را صاف نموده و به صورت گرم میل نمایید.

۱۱-   ورزش

ورزش چه با شدت پایین، چه با شدت بالا یا به صورت ایروبیک (هوازی) باشد، در همه حالات به عنوان یک تسکین دهنده بزرگ استرس عمل می کند. ورزش به کاهش هورمون های استرس و افزایش هورمون هایی که باعث ایجاد احساس خوب در انسان می شوند، کمک می کند.
بعلاوه آن حالت (Mood) شما را بهبود می بخشد و از نگرانی های روزانه دور می نماید.

۱۲-  انواع ویتامین B

برای جلوگیری از استرس و بالا بردن روحیه خود مصرف ویتامین B را شروع کنید. هر ۸ نوع ویتامین B از جمله B1، B2، B3، B5، B6، B7 و B12 عملکرد صحیح مغز و سیستم عصبی را ارتقا می دهند و همچنین به افزایش آرامش و مبارزه با استرس و خستگی کمک می کنند.

vitamin-B - ویتامین ب برای کاهسش استرس

 

در واقع، کمبود ویتامین B در بدن می تواند باعث تحریک پذیری (حساسیت بیش از حد)، افسردگی و بی تفاوتی شود. بنابراین هنگامی که شما تحت استرس قرار دارید، بیشتر از غذاهای غنی از انواع ویتامین B استفاده کنید.